«بیدِ کور، زنِ خفته»، عنوانِ یک مجموعهی داستان متشکل از بیست و چهار داستانِ کوتاه به ترتیب به نامهای (بیدِکور زنِخفته، دخترِ روزِ تولد، فاجعهی معدنِ نیویورک، هواپیما! یا اینکه او طوری حرف میزد انگار شاعر است، آینه، فرهنگ عامه برای نسل منِ ماقبلِ تاریخِ مرحلهی سرمایهداری، چاقوی شکاری، یک روز عالی برای کانگاروها، اسفرودِ بیدم، گربههای آدمخوار، داستانِ یک عمهی بینوا، تهوع۱۹۷۹، مرد هفتم، سال اسپاگتی، تونی تاکیتانی، ظهور و سقوط کیکهای شارپی، مردِ یخی، خرچنگها، کرمِ شبتاب، مسافرِ شانس، خلیج، هانالی، جایی که شاید پیدایش کنم، قلوهسنگی که هر روز جابجا میشود و میمونِ شیناگاوا» به قلمِ «هاروکی موراکامی» نویسندهی خلاق، توانا، مشهور و دوستداشتنیِ ژاپنیست که توسطِ دو مترجمِ محبوب و موردِ اعتمادِ موراکامی یعنی آقایان «جی رابین» و «فیلیپ گابریل» به زبان انگلیسیِ روان، امروزی و بدونِ هرگونه پیچیدگیِ ادبی ترجمه شده است.
لطفا برای خواندن ادامهی متن بر روی دکمهی «ادامه مطلب» کلیک کنید.