بید کور، زن خفته اثر هاروکی موراکامی
گفتار اندر معرفی کتاب
«بیدِ کور، زنِ خفته»، عنوانِ یک مجموعهی داستان متشکل از بیست و چهار داستانِ کوتاه به ترتیب به نامهای (بیدِکور زنِخفته، دخترِ روزِ تولد، فاجعهی معدنِ نیویورک، هواپیما! یا اینکه او طوری حرف میزد انگار شاعر است، آینه، فرهنگ عامه برای نسل منِ ماقبلِ تاریخِ مرحلهی سرمایهداری، چاقوی شکاری، یک روز عالی برای کانگاروها، اسفرودِ بیدم، گربههای آدمخوار، داستانِ یک عمهی بینوا، تهوع۱۹۷۹، مرد هفتم، سال اسپاگتی، تونی تاکیتانی، ظهور و سقوط کیکهای شارپی، مردِ یخی، خرچنگها، کرمِ شبتاب، مسافرِ شانس، خلیج، هانالی، جایی که شاید پیدایش کنم، قلوهسنگی که هر روز جابجا میشود و میمونِ شیناگاوا» به قلمِ «هاروکی موراکامی» نویسندهی خلاق، توانا، مشهور و دوستداشتنیِ ژاپنیست که توسطِ دو مترجمِ محبوب و موردِ اعتمادِ موراکامی یعنی آقایان «جی رابین» و «فیلیپ گابریل» به زبان انگلیسیِ روان، امروزی و بدونِ هرگونه پیچیدگیِ ادبی ترجمه شده است.
این مجموعه نیز همانندِ تمامِ مجموعهی داستانهای کوتاه دارای داستانهای قوی و ضعیف است اما من در کل مجموعه را دوست داشتم، ضمنا من با چند داستانِ این کتاب به واسطهی خواندنِ آنها در برخی رمانهای موراکامی خاطرهبازی کردم.
گفتار اندر نقدِ ناشرانِ سودجوی ایرانی
از این تریبون استفاده میکنم و لعنت میفرستم به تمامِ مترجمان، ناشرین و دستاندرکارانی که بخاطر سودجوییِ خود اقدام به ترجمه و نشرِ داستانهای موراکامیِ عزیز با نامهای مندرآوردی و همچنین از همه بدتر میکس داستانها و ابداعِ کتابی جدید میکنند.
اگر تا به امروز تمامِ تلاش خود را بکار بسته بودم تا همگان را آگاه کنم که موراکامی را تحتِ هیچ شرایطی بخاطر ترجمههای فاجعهبارِ مترجمانِ اکثرا بیسواد، برخی کمسواد و اندکی نیز نادان به فارسی نخوانند، این مجموعه رسما موجبِ شگفتیِ من گردیده است از این جهت که در ریویوهایی که از دوستانم خواندهام به موارد زیر برخورد کردم:
اولا این کتاب متشکل از بیست و چهار داستان است اما دوستانی که برای این کتاب ریویو نوشتهاند کتابی را خواندهاند که فقط ۷داستان کوتاه در آن بوده!
دوما این ۲۴ داستان توسط ناشرین مختلف در ۶کتاب با نامهای عجیب و مندرآوردی چاپ و منتشر گردیده است!
سوما ناشرین و مترجمین هیچ حقی برای موراکامی در ایران قائل نشدهاند و بدون جلبِ رضایت وی اقدام به ترجمههای احمقانه و بیکیفیتِ خود نمودهاند و فقط و فقط برای کسب پول به نشرِ آثارِ پوچ و بیمحتوای خود پرداختهاند!
توصیه نامه
دوستانِ عزیزتر از جانم، تعدادش از دستم در رفته اما مجددا عاجزانه خواهش میکنم از خریدِ ترجمههای احمقانهی آثارِ موراکامی به فارسی خودداری کنید و وقتِ باارزشِ خود را پای خواندنِ این چرکنویسها حرام نکنید چون نه شما از خواندنِ موراکامی لذت خواهید برد نه چیزی خواهید فهمید و فقط پولِ بیزبانِ خود را در جیبِ این دزدانِ فرهنگِ ثروتاندوزِ ناقضِ حقوقِ نویسنده خواهید ریخت.
کارنامه
همانندِ تمامِ مجموعههای داستان کوتاهی که خواندهام، ابتدا برای هر داستان به شرح زیر امتیاز جداگانه دادهام:
بیدِکور زنِخفته ۳ستاره، دخترِ روزِ تولد ۳ستاره، فاجعهی معدنِ نیویورک ۲ستاره، هواپیما! یا اینکه او طوری حرف میزد انگار شاعر است ۲ستاره، آینه ۳ستاره، فرهنگ عامه برای نسل منِ ماقبلِ تاریخِ مرحلهی سرمایهداری ۳ستاره، چاقوی شکاری ۲ستاره، یک روز عالی برای کانگاروها ۲ستاره، اسفرودِ بیدم ۳ستاره، گربههای آدمخوار ۵ستاره، داستانِ یک عمهی بینوا ۳ستاره، تهوع۱۹۷۹ ۳ستاره، مرد هفتم ۵ستاره، سال اسپاگتی ۲ستاره، تونی تاکیتانی ۴ستاره، ظهور و سقوط کیکهای شارپی ۴ستاره، مردِ یخی ۳ستاره، خرچنگها ۲ستاره، کرمِ شبتاب ۴ستاره، مسافرِ شانس۴ستاره، خلیجِ هانالی ۴ستاره، جایی که شاید پیدایش کنم ۴ستاره، قلوهسنگی که هر روز جابجا میشود ۳ستاره و میمونِ شیناگاوا ۱ستاره،
سپس از مجموع امتیازات که ۷۲ستاره بود برای ۲۴ داستان، میانگین آن را برای کل کتاب یعنی ۳ستاره منظور نمودهام.