زنان و قدرت اثر مری بییرد
گفتار اندر معرفی کتاب
زنان و قدرت، کتابیست به قلمِ خانمِ «مری بییرد» که در ایران توسطِ خانمِ «شبنم سعادت» ترجمه و نهایتا توسط «نشر نو» چاپ و منتشر گردیده است.
کتاب از چهار بخش: پیشگفتار، دو فصلِ «صدای زنان در اجتماع»، «زنان در قدرت» و سخنِ آخر تشکیل شده است.
مری بییرد، استادِ فرهنگ و ادبیاتِ روم باستان در دانشگاه کمبریج است و در کتاب خود به بررسیِ نقشِ تفکراتِ دیرینِ ما انسانها از دورانِ رومِ باستان بر روی تفکرات، تصمیمگیریها و نحوهی برخورد مردان با زنان در جامعهی امروزی در فضاهای سیاسی، اجتماعی و مجازی میگوید و در بخشی از کتاب نوشته است:
"ما قربانی یا فریبخوردههای میراثِ دیرینمان نیستیم بلکه سنتهای دیرینمان الگوی فکریِ قدرتمندی فراهم کرده تا بر مبنای آن دربارهی صحبت در اجتماع فکر کنیم و تصمیم بگیریم... ."
و منظورِ او به زبانِ سادهتر این است که تفکراتِ مردسالارانهای که در آن دوران به شرحِ مثالهایی که در کتاب آمده انقدر قوی بود که پس از گذشت هزارها سال همچنان ستونهای آن قرص و محکم پابرجا مانده است.
نقلقول نامه
"وقتی پای سکوت و سرکوبِ زنان در میان باشد، فرهنگِ غرب یدِ طولانیِ هزاران ساله دارد."
"اگر زنان را کاملا داخل ساختار قدرت نمیبینند، قطعا قدرت را باید باتعریف کنیم، نه زنان را."
"ضرورتی ندارد کسانیکه بانیِ تغییر میشوند چهرههای مشهوری باشند.
برای مثال افرادِ معدودی نامِ زنانِ بنیانگذارِ جنبشِ «جان سیاهان ارزش دارد» را میدانند: آلیشا گارزا، پتریس کالرز و اوپال تومتی»"
کارنامه
یک ستاره از کتاب کم میکنم چون از نظرِ من بیشتر از اینکه یک کتاب باشه به جزوهای از یک درسِ دانشگاهی شباهت دارد و یا شاید یک تحقیق یا حتی یک پایاننامه چون نویسنده عملا فقط از چیزی گفت که آنرا در دانشگاه تدریس میکند! نه چیزی کمتر نه چیزی بیشتر.
یک ستارهی دیگر کم میکنم چون نویسنده یک اثر فمینیسمی خلق کرده و بعد در آن به قدرتمندترین و الهامبخشترین زنِ سالهای اخیر کشورش که دستِ بر قضا یکی از قدرتمندترین زنهای تاریخِ کشورش محسوب میشود یعنی «ترزا می» حمله کرد و ضمنِ نادیده گرفتنِ تمامِ دستاوردهای او، او را یک دستنشانده توسطِ مردانِ قدرتمندِ بریتانیا نامید مبنی بر اینکه او توسطِ مردان به نخستوزیریِ بریتانیای کبیر منصوب شد تا شکست زنان را به جهان نشان دهند!!!
در نهایت سه ستاره برای کتاب منظور میکنم چون کلی اطلاعات در حیطهی تخصص خود نویسنده کسب کردم، با یک اثر از شکسپیر آشنا شدم، با افسانههای یونانیِ بیشتری آشنا شدم و نهایتا با دیوارهای بیشتری که روبروی زنان در دنیا قرار دارد آشنا شدم.