امروز: چهارشنبه، 17 اردیبهشت 1404

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

معرفی، بررسی و خلاصه رمان قصر

کافکای عزیزم... از دوستانم پوشیده نیست که کافکا یکی از نویسنده‌ها محبوب من است، و این علاقه نه فقط برای قلم و سبک نوشتارش، بلکه به خاطر نوع دنیایی‌ست که در آن زندگی کرده‌ایم... دنیایی که در آن هر چه جستجو کردیم، رنگی جز سیاه ندیدیم.
قصر آخرین رمان کافکاست. شخصیت اول داستان  همانند رمان «محاکمه»‌ شخص کارمندی‌ست به نام ک (همان حرف K در انگلیسی). این رمان اثری نیست که خواننده‌ بدون شناخت شخصیت نویسنده به سراغش بیاید و چیزی از آن کسب کند، معتقدم اگر چنین کاری انجام دهد: تمام برداشت‌هایش از داستان انحرافی و اشتباه خواهد بود. به همین جهت به دوستانی که هنوز از کافکا چیزی نخوانده‌اند، پیشنهاد می‌کنم خواندن او را با عناوین دیگر آغاز کنند و پس از شناختِ قلم و سبک نوشتارش، و البته شخصیتش در دنیای واقعی به سراغ این کتاب بیایند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی کتاب نازنین و بوبوک

بر روی زمین زندگی کردن و دروغ نگفتن غیرممکن است.

کتاب متشکل است از دو داستان کوتاه به نام‌های «نازنین» و «بوبوک» که داستان‌ها نه در یک زمان نوشته‌ شده‌اند و نه به یک‌دیگر مرتبط‌ هستند، بلکه همانند هزاران اثر غیرقانونی دیگر توسط یک ناشر ایرانی با سلیقه‌ی شخصی در قالب یک کتاب گرد هم آمده و چاپ شده است.
ذکر این نکته لازم است که آقای «رحمت الهی» از عهده‌ی ترجمه‌ی دو داستان به خوبی برآمده و متنی روان تقدیم خواننده نموده است.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی کتاب قدرت بی‌قدرتان

چرا خواندن این کتاب به من پیشنهاد شد؟!
اصلا این کتاب چه ارتباطی با ساختار سیاسی کنونی ایران که گونه‌ای نادر است و هم‌چنین با جنبش تازه شکل گرفته‌ی «زن، زندگی و آزادی» دارد؟
پر واضحه در برخی زمان‌ها، خواندن برخی‌ کتاب‌ها سرعت می‌گیرند و بین خواننده‌ها دست به دست می‌شوند... 
مثلا در زمان شیوع همه‌گیری کرونا، خواندن کتاب‌هایی از جمله «کوری» شدت گرفتند. 

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.




معرفی داستان کوتاه نشانه‌ها و سمبل‌ها

یک داستان کوتاه خوب و عمیق.
ایزابلا و دیمیتری یک زوج میان‌سال هستند که با خودکشی مجدد تنها پسرشان که به دلیل ابتلا به «جنون ارجاعی» در یک بیمارستان روانی بستری است روبرو شده‌اند و حال بار دیگر دل‌شان می‌خواهد که او به خانه برگردد، هرچند ته دلشان می‌دانند که شدنی نیست.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.




معرفی، بررسی و خلاصه رمان آس و پاس‌ در پاریس و لندن

شب‌ها گاهی به آسمان خیره می‌شوم و نمایش ستاره‌ها را تماشا می‌کنم، چون مجبور نیستم بابت تماشای آن‌ها پولی پرداخت کنم.

اورول آدم گشنه و بی‌کس و کاری نبود. از پدری انگلیسی و کارمند در هند، و مادری از تبار فرانسه، دیده به جهان گشود. تحصیل نمود و پس از اتمام تحصیلات به شغل پدری یعنی کارمندی پرداخت. کارمند خوبی بود و از درآمد خوبی نیز برخوردار بود اما همیشه دغدغه و نگرانی‌اش شکاف طبقاتی در جامعه بود. 
اورول همان‌طور که اکثر ما دو کتاب «مزرعه حیوانات» و «۱۹۸۴» را از او خواندهایم، با اندیشه‌ها و اصول کمونیسم مشکل داشت و راه حل این شکاف طبقاتی را کمونیسم نمی‌دانست، اما با معضلات جامعه‌ی سرمایه‌داری نیز سر سازگاری نداشت. 

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی مجموعه داستان احضار روح

احضار روح، عنوان یک داستان کوتاه از دکتر قلب‌هاست، که نشر ثالث روی این مجموعه‌ی داستانِ من درآوردی گذاشته! پر واضحه که هر زمانی من اشاره به «من درآوردی» بودن یک مجموعه‌ی داستان کردم، یعنی نویسنده هیچ دخل و تصرفی در انتخاب، چیدمان و قالب‌بندی داستان‌هایش نداشته و یک ناشر ایرانی جهت سودجویی و انتفاع مالی از نام یک نویسنده‌ی مشهور آویزان و اقدام به چاپ یک‌سری داستان دل‌خواه خودش در قالب یک مجموعه‌ی داستان نموده است.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان زندگی در پیش رو

هیچ چیزی کریه‌تر از این نیست که به زور زندگی را توی حلق آدم‌هایی بچپانند که نمی‌توانند از خودشان دفاع کنند و نمی‌خواهند به زندگی کردن ادامه بدهند.
 آیا می‌شود بی این‌که کسی را دوست داشته باشیم، زندگی کنیم؟

نوشتن حتی در حد چند سطر، برای آدم‌هایی مثل من که همیشه حرفی برای زدن پیدا می‌کنند نیز گاهی کاری سخت و دشوار می‌شود!
چه کتابی بود! سه کام حبس مومو برای رسیدن به رستگاری...

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.




معرفی نمایشنامه مکبث

"سرزمین نگون‌بختی که از به یاد آوردن خود نیز بیم‌ناک است! کجا می‌توانیم آن‌ را سرزمین مادری بنامیم که گورستان ماست؟ آن‌‌جا که جز از همه جا بی‌خبران را، خنده بر لب نمی‌توان دید، آن‌جا که آه و ناله‌ها و فریادهای آسمان‌شکاف را گوش شنوایی نیست، آن‌جا که اندوه جان‌کاه چیزی‌ست همه‌جا یاب، و چون ناقوس عزا به نوا درآید کمتر کسی می‌پرسد که از برای کی‌ست؟ و عمر نیک‌مردان کوتاه‌تر از عمر گلی‌ست که به کلاه می‌زنند،
می‌میرند، پیش از آن‌که بیماری گریبان‌گیرشان شود."

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی نمایشنامه هملت

"عاشق نباید به رایگان آه بکشد."
هملت را از روی کتابی خواندم که به همت نشر نگاه، سوای داشتن متن انگلیسی در کنار متن فارسی، دارای پیش‌گفتار و واژه نامه‌ی فارسی بود. پس اگر روزی خواستید نسخه‌ی چاپی‌ این نمایشنامه را خریداری کنید به نظر از بین چاپ‌های مختلف بازار، انتخاب بسیار خوبی‌ست.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.