امروز: سه شنبه، 16 اردیبهشت 1404

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

معرفی، بررسی و خلاصه رمان کلیدر

کلیدر، نام رمانی بلند به قلمِ محمودخان دولت‌آبادی است که توسطِ «انتشارات فرهنگ و معاصر» به اشکالِ مختلف از قبیلِ (ده جلدِ مجزا، پنج جلدِ دوجلدی) بسته به نوعِ فونت و صفحه‌آرایی در تعداد صفحاتِ مختلف چاپ و منتشر گردیده است. 
محمودخان دولت‌آبادی، بیش از یک دهه از زندگیِ خود را خرجِ نگارش این اثرِ با ارزش نمود و به همین دلیل است که بی‌راه نیست اگر بگوییم کلیدر حقیقتا حاصل یک عمر است.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی مجموعه داستان بید کور، زن خفته

«بیدِ کور، زنِ خفته»، عنوانِ یک مجموعه‌ی داستان متشکل از بیست و چهار داستانِ کوتاه به ترتیب به نام‌های (بیدِ‌کور زنِ‌خفته، دخترِ روزِ تولد، فاجعه‌ی معدنِ‌ نیویورک، هواپیما! یا اینکه او طوری حرف می‌زد انگار شاعر است، آینه، فرهنگ عامه برای نسل منِ ماقبلِ تاریخِ مرحله‌ی سرمایه‌داری، چاقوی شکاری، یک روز عالی برای کانگاروها، اسفرودِ بی‌دم، گربه‌های آدم‌خوار، داستانِ یک عمه‌ی بینوا، تهوع۱۹۷۹، مرد هفتم، سال اسپاگتی، تونی تاکیتانی، ظهور و سقوط کیک‌های شارپی، مرد‌ِ یخی، خرچنگ‌ها، کرمِ شب‌تاب، مسافرِ شانس، خلیج، هانالی، جایی که شاید پیدایش کنم، قلوه‌سنگی که هر روز جابجا می‌شود و میمونِ شیناگاوا» به قلمِ «هاروکی موراکامی» نویسنده‌ی خلاق، توانا، مشهور و دوست‌داشتنیِ ژاپنی‌ست که توسطِ دو مترجمِ محبوب و موردِ اعتمادِ موراکامی یعنی آقایان «جی رابین» و «فیلیپ گابریل» به زبان انگلیسیِ‌ روان، امروزی و بدونِ هرگونه پیچیدگیِ ادبی ترجمه شده است.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.




معرفی داستان کوتاه روز و شب یوسف

قبل از هر چیز بگم که خواندنِ این کتاب رو به فالِ نیک می‌گیرم، چون در مقدمه متوجه شدم که محمودخان تصمیم گرفته بود قبل از نوشتنِ پایان کلیدر داستان‌هایی که در ذهنش بود از جمله این داستان را بنویسد تا با ذهنی باز به سراغِ خاتمه دادن به کلیدر برود و از آنجا برای من جالبه که من همین دیروز خواندنِ جلد ششمِ کلیدر را به پایان رساندم و خودم هم نمی‌دانم چرا تصمیم گرفتم این کتاب را قبل از آغاز جلد هفتم و هشتم بخوانم شاید بخاطر این بود که دیدم حجمش کم هست و من طبقِ عادتم بین کتاب‌های حجیم یک یا دو داستان کوتاه می‌خوانم... . اما کاش مقدمه‌ی کتاب را نمی‌خواندم که محمودخان بخشی از پایانِ کلیدر را در آن اسپویل کرده و من بسیار غمگین شدم از خواندنش.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی دفتر شعر آیا آدم ندید؟

خلیل جبران در ششم ژانویه یک‌هزار و هشتصد و هشتاد و سه در لبنان و در خانواده‌ای مسیحی دیده به جهان گشود.
خلیل جبران به دلیل اینکه در خانواده‌ای فقیر می‌زیست از تحصیل محروم بود و آموزش‌های ابتدایی خود را نزدِ یک کشیشِ محلی آموخت. در هشت سالگی پدرش بخاطر بدهی‌های زیاد به زندان افتاد و پس از چند سال در دوازده سالگی به همراه مادر، خواهر و دو برادرش به امریکا مهاجرت کردند و در شهر بوستون ساکن شدند.
او در بوستون به مدرسه رفت. 
زندگی‌ش در سال یک‌هزار و نهصد و هشتاد و شش پس از ملاقات با «فرد هلند دی» دست‌خوش تغییر گردید و او را به سمت هنر، ادبیات جهات و اساطیرِ یونانی سوق دارد.
خلیل جبران در طول دورانِ زندگیِ خود آثاری به زبان عربی و انگلیسی خلق کرد و نهایتا در دهم آوریل یک‌هزار و نهصد و سی و یک در چهل و هشت سالگی در نیویورک درگذشت.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.




معرفی و خلاصه شاهنامه (دفتر پنجم)

پیش از هر نقل و سخن٬ از جناب آقای دکتر جلال خالقی مطلق بابت سال‌ها تلاش جهت تصحیح و تشریح شاهنامه‌ی فردوسی٬ جناب آقای دکتر امیر خادم به جهت راه‌اندازیِ پادکستِ شاهنامه‌خوانی که آنقدر شیوا٬ روان و دوست‌داشتنی هر هفته به طور مرتب اپیزودِ جدید را بارگذاری می‌کنند که عاشقِ شاهنامه می‌شوید و در نهایت از دوستانِ عزیزم که در این وب‌سایت پس از اینکه ناراحتیِ خود را در عدمِ توانِ خواندن٬ درک و فهمِ‌ این اثرِ با ارزش به اشتراک گذاشتم به یاری من شتافتند و من را با پادکستِ جناب دکتر امیر خادم و تصحیحِ ۸جلدیِ شاهنامه به قلمِ دکتر جلال خالقی مطلق آشنا نمو‌دند تا من نیز از لذتِ خواندنِ داستان‌های زیبا و خواندنیِ‌ شاهنامه بی‌بهره نمانم٬ صمیمانه تشکر می‌کنم.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی مجموعه داستان مردان بدون زنان

مردان بدون زنان، عنوانِ یک مجموعه‌ی داستان متشکل از هفت داستانِ کوتاه به نام‌های (ماشینم را بران، دیروز، عضو مستقل،  شهرزاد، کینو، سامسای عاشق، مردان بدون زنان) به قلمِ «هاروکی موراکامی» نویسنده‌ی خلاق، توانا، مشهور و دوست‌داشتنیِ ژاپنی‌ست که توسطِ آقای «فیلیپ گابریل» یکی از مترجم‌هایی که موراکامیِ عزیز به شدت به او اعتقاد و اعتماد دارد به زبان انگلیسی ترجمه شده است.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی مجموعه داستان پس از زلزله

بعد زلزله(افتر کوئِک)، عنوانِ یک مجموعه‌ی داستان متشکل از شش داستانِ کوتاه به نام‌های (بشقاب پرنده در کوشیرو، اتویی در چشم‌انداز، همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند، تایلند، ابرقورباغه توکیو را نجات می‌دهد، شیرینی عسلی) به قلمِ «هاروکی موراکامی» نویسنده‌ی خلاق، توانا، مشهور و دوست‌داشتنیِ ژاپنی‌ست که توسطِ آقای «جی رابین» یکی از مترجم‌هایی که موراکامیِ عزیز به شدت به او اعتقاد و اعتماد دارد به زبان انگلیسی ترجمه شده است.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان کتابخانه عجیب

هفده روز از آخرین رمانی که از موراکامیِ عزیزم خواندم می‌گذره، امروز ساعت ۵بیدار شدم و برای دویدن از خانه خارج شدم و در حالِ دویدن حس کردم چقدر دلم برای موراکامی تنگ شده و تصمیم گرفتم وقتی برگشتم  کتابی که در دستم هست رو بگذارم کنار و یکی از داستان‌های کوتاهِ موراکامی رو بخوانم که انتخابِ من همین کتاب بود و موراکامی بدجور من رو شگفت‌زده کرد.

لم می‌خواست آخرِ کتاب موراکامی از مردِ گوسفندی بیشتر بنویسد اما بازهم ناپدید شد و امیدوارم در آینده در کتاب‌های موراکامیِ عزیز باز هم با مردِ گوسفندی روبرو شوم 😍

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان راهنمای مردن با گیاهان دارویی

خواندنِ این کتاب را به گرگِ بیابان پیشنهاد نمی‌کنم چه برسد به دوستانِ عزیزتر از جانم. 
دقیقا به یاد لحظه‌ای افتادم که کتابِ «سقوط» از «آلبرت کامو» را تمام کردم و تا یک هفته جلوی همه و حتی در تنهایی‌هایم بهش فحش می‌دادم، حالا چون اینجا نویسنده زنه احترامش رو جلوی بقیه نگه می‌دارم و تا یک هفته در خلوتِ خودم لطف و ارادتِ مخصوصِ خود را به او ابراز می‌کنم.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.




معرفی و خلاصه رمان فریدون سه پسر داشت

گفتار اندر ماجرای کتاب از زبانِ نویسنده
کلیه‌ی حوادث و شخصیت‌های رمان واقعی هستند و شباهت آنها با حوادث و شخصیت‌های شناخته شده اصلا تصادفی نیست.

گفتار اندر نامِ کتاب
نامِ کتاب اشاره‌ای‌ست به «فریدون شاه» در «شاهنامه» که سه پسر داشت به نام‌های سلم، تور و ایرج. دو پسرِ بزرگ ایرج را که ولیعهدِ پدر می‌شود از روی حسادت می‌کشند و جفتشان در آینده قربانیِ سرنوشت و کین‌خواهیِ نوه‌ی برادرِ خود ایرج می‌شوند.
فریدون امانی(پدر ایرج، اسد، مجید و سعید) وقتی در خانه با همسر و فرزندانش به کل‌کل می‌پرداخت می‌گفت فریدون سه پسر دارد و مادرِ بچه‌ها هم با انگشت‌هایش ۴ را نشان می‌داد و حاج فریدون نیز با خنده می‌گفت شاهنامه را می‌گویم.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.