امروز: شنبه، 25 اسفند 1403

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

معرفی و خلاصه نمایشنامه کالیگولا

ضیافت آشتی‌کنان من با کامو به صرف ماکارون و شاتو دیکم.
عجب نمایشنامه‌ای بود!!!
کالیگولا قیصر روم است و هرچند در ابتدای فرمانروایی‌اش انسانی عادل و هوشمند بود، به تدریج قدرت شخصیتش را تغییر می‌دهد و زندگی‌ عادی او را ارضا نمی‌کند تا این‌که هوس دست یافتن به ناممکن‌‌ها می‌کند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی مجموعه داستان عزاداران بیل

من نه علاقه‌ای به فلسفه دارم و نه پژوهشگر هستم. من کتاب‌ را جهت فرار از تنهایی و صرفا برای زندگی در دنیاهای جدید می‌خوانم و ضمنا آدمی نیستم که پس از خواندن کتاب به صد مقاله رجوع کنم که ببینم نویسنده چه می‌خواسته بگوید. اگر نویسنده‌ای توانست در کتاب خود به من حرف دلش را بفهماند از او راضی و در غیر این‌صورت کتاب را یک اثر ناکام می‌دانم حتی اگر کل دنیا آن را با ارزش بداند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان پدرو پارامو

المان‌های ناب، پرداخت لایه‌لایه و نهایتا خلق یک شاهکار.
این کتاب سیزده(۱۳) سال پیش از صدسال تنهایی منتشر شده!
اجازه بدید قبل از هر حرفی، اعتراف کنم که خواندن این رمان برای من به سادگی خواندن رمان‌های مارکز، موراکامی، بولگاکف و آلنده نبود و حتی از رمان فوئنتس نیز سخت‌تر بود، چون سراسر رمان لایه‌لایه بود و برای فهم و درک داستان باید به ناشر اعتماد می‌کردیم که ترتیب وقایع را به ترتیب در کتاب گنجانده باشد، چون هر آن داستان تغییر می‌کرد و نویسنده به توانمندی و تسلط بالا می‌خواست وقایع و رخدادهای آن دوران مکزیک را از تجربه‌ی زندگی یک ارباب روایت کند. ترتیب‌های کتاب به قدری متزلزل و غیرقابل اعتماد بود که در دو/سه نقطه از کتاب با خودم گفتم شاید سرگذشت این کتاب مانند سرگذشتِ محاکمه‌ی کافکا یا شیاطینِ داستایفسکی باشد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی داستان کوتاه گربه سیاه

داستان کوتاهی عالی، درجه‌ی یک و ممتاز.
خواندن داستان کوتاهی در این حجم در حالت عادی شاید کمتر از نیم ساعت زمان نیاز داشته باشد، اما به شکلی این داستان برای من مرموز و جذاب بود که آرام و با لذت خواندمش. 

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان اتاقی از آن خود

به به، چه کتابی، چه نویسنده‌ی عاقل و فهمیده‌ای...
برعکس تمام فمینیست‌های دیوانه‌ی کله‌خرابی که در این سال‌ها دیده‌ام و تمام فکر و ذکرشان نمایش نوک پستان، داشتن موی زیر بغل و لخت به خیابان آمدن بود و هست، نویسنده با همین کتاب کوچک تمام نابرابری‌های جنسی را که در جامعه‌ی خود رویت کرد را به بهترین شکل ممکن با آثار روحی و روانی‌ش به خواننده عرضه می‌‌دارد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان بچه‌های نیمه‌شب

رئالیسم جادویی؟؟؟ جانمی جان...
شاید برای من که با خواندن کتاب‌های «صدسال تنهایی» عاشق قلم جادوییِ مارکز، «کافکا در ساحل» عاشق قلم مرموز و جذاب موراکامی، «مرشد و مارگریتا» عاشق قلم شیرین و ساده‌ی بولگاکف، «خانه ارواح» عاشق سادگی قلم آلنده و «آئورا» عاشق قلم پیچیده و کمی سنگین فوئنتس شدم، باعث شد شدیدا عاشق این سبک جادویی شوم که با فرهنگ‌ها و زندگی بسیاری از مردم دنیا نه تنها جدا نبود بلکه وصله‌ی محکم و عمیقی خورده... 

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی داستان رودخانه تیمز

بخاطر عنوان داستان و از آنجایی که این روزها در جوار این رود زندگی می‌کنم به سراغ این داستان آمدم. 
خواندنش کمتر از ۱۰ دقیقه زمان برد، اما حقیقت اینه که نه باهاش ارتباط برقرار کردم و نه پس از خواندنش چیزی به من اضافه کرد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی داستان کوتاه گربه لوبیاپز

داستانی کوتاه، ساده و بی‌آلایش، اما با پیامی مهم.
نمی‌خواهم پر حرفی کنم، اما اگر این چند صفحه را به دقت بخوانید و فقط چند دقیقه تامل کنید، می‌توانید به راحتی خود را وارد داستان کنید و ببینید شما از چه‌ها که غفلت نکرده‌اید...

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



دسته بندی: ---
تاریخ: 13 آبان 1401 نویسنده: bookish_soheil

معرفی و خلاصه رمان در سایه دوشیزگان شکوفا

همان‌طوری بود، که جلد نخست بود!  
باید نظر خود در مورد جلد نخست را عینا تکرار کنم:
"با اختلاف فراوان، خسته‌کننده‌ترین کتابی بود که خواندمش. هیچ علاقه و رمقی به جهت خواندنش نمی‌یافتم و به نوعی شوق مطالعه را هم از من گرفت"
و ضمنا از آن‌جایی که به تازگی پس از مدت‌ها به دنیای کتاب‌ها برگشته‌ام، حالا حالاها به سراغ جلد سوم نخواهم رفت... شاید هیچ‌وقت... نمی‌دانم... چون کسی از آینده خبر ندارد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان همه می‌میرند

برای من، هیچ هدیه‌ی تولدی به اندازه‌ی کتابی که به دلم بنشیند عزیز نیست. از عارفه‌ی عزیز جهت این هدیه‌ی دوست‌داشتنی تشکر می‌کنم و امیدوارم هرجا که هست لبخند مهمان‌ لب‌هایش باشد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.