گربه سیاه اثر ادگار آلن پو
داستان کوتاهی عالی، درجهی یک و ممتاز.
خواندن داستان کوتاهی در این حجم در حالت عادی شاید کمتر از نیم ساعت زمان نیاز داشته باشد، اما به شکلی این داستان برای من مرموز و جذاب بود که آرام و با لذت خواندمش.
به خاطر کوتاهی داستان به داستان ورود نمیکنم
اما تنها به این مورد اشاره میکنم که: شخصیت اصلی داستان همانقدر برایم شخصیت جالبی داشت که «بارنی» در سریال «چگونه با مادرتان آشنا شدم» برایم جالب بود، رفتاری کاملا عکس چیزی که به آن علاقه داشت! ضمنا حین و پایان داستان هم من را به یاد صادقخان هدایت و یکی از داستانهای کوتاهش انداخت...
کارنامه
تمام استانداردهایی(شروع خوب، پرداخت مناسب، اندازه گویی، جمعبندی و پایان خوب) که برای یک داستان کوتاه خوب و کامل در نظر گرفتهام را در خود داشت و برای همین نمرهی کامل را برایش منظور میکنم و خواندنش را به تمام دوستان کتابخوانم پیشنهاد میکنم.