امروز: سه شنبه، 16 اردیبهشت 1404

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

معرفی داستان لاک صورتی

امان از دلِ هاجر...
چقدر هنگام خوندن داستان غم به دلم نشست!
داستان شروعی خوب، پرداختی مطلوب، اما پایانی عجولانه داشت.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی مجموعه داستان فیل ناپدید می‌شود

ضعیف‌ترین، کم‌ محتواترین و بدترین کتاب موراکامی!

گفتار اندر نقد ناشرین سودجوی ایرانی
فیل ناپدید می‌شود، عنوان یک مجموعه‌ی داستان کوتاه، متشکل از ۱۷ داستان است که عناوین آن‌ها را در بخش کارنامه برشمرده‌ام. متاسفانه در ایران ناشرها بدون اجازه‌ی صاحب اثر طبق معمول به کتاب موراکامی حمله برده و ضمن گلچین کردن داستان‌هایش، هرکدام چند داستان کوتاه را با نامی من‌درآوردی با مترجم‌های ناشناخته چاپ و منتشر کرده‌اند. بنابراین اگر نام کتاب را دیدید فکر نکنید این کتاب همان یک داستان کوتاه «فیل ناپدید می‌شود» است و یا چند داستانی که در قالب یک کتاب توسط نشری متقلبانه به فروش می‌رساند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی مجموعه داستان عزاداران بیل

من نه علاقه‌ای به فلسفه دارم و نه پژوهشگر هستم. من کتاب‌ را جهت فرار از تنهایی و صرفا برای زندگی در دنیاهای جدید می‌خوانم و ضمنا آدمی نیستم که پس از خواندن کتاب به صد مقاله رجوع کنم که ببینم نویسنده چه می‌خواسته بگوید. اگر نویسنده‌ای توانست در کتاب خود به من حرف دلش را بفهماند از او راضی و در غیر این‌صورت کتاب را یک اثر ناکام می‌دانم حتی اگر کل دنیا آن را با ارزش بداند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان بچه‌های نیمه‌شب

رئالیسم جادویی؟؟؟ جانمی جان...
شاید برای من که با خواندن کتاب‌های «صدسال تنهایی» عاشق قلم جادوییِ مارکز، «کافکا در ساحل» عاشق قلم مرموز و جذاب موراکامی، «مرشد و مارگریتا» عاشق قلم شیرین و ساده‌ی بولگاکف، «خانه ارواح» عاشق سادگی قلم آلنده و «آئورا» عاشق قلم پیچیده و کمی سنگین فوئنتس شدم، باعث شد شدیدا عاشق این سبک جادویی شوم که با فرهنگ‌ها و زندگی بسیاری از مردم دنیا نه تنها جدا نبود بلکه وصله‌ی محکم و عمیقی خورده... 

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی دفتر شعر سراب

می‌کنم جامه به تن می‌دوم از خانه برون 
می‌روم در پی او با دل دیوانه‌ی خویش

پی آن گم‌شده می‌گردم و می‌آیم باز 
خسته و کوفته از گردش روزانه خویش

خواب می‌آید و در چشم نمی‌یابد راه 
یک‌طرف اشک رهش بسته و یک سوی خیال

نشنوم ناله‌ی خود را دگر از مستی درد 
آه گوشم شده کر یا که زبان شده لال

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی ناداستان مترو (حمله گاز در توکیو و روح ژاپن)

دوشنبه ۲۰ مارس ۱۹۹۵، در صبحی بهاری، زیبا و آفتابی جامعه‌ی ژاپن وارد شوک بزرگی شد.
فرقه‌ی «اوم» توسط اعضای خود در پنج مسیر حرکت مترو، اقدام به انتشار گاز «سارین» نمود و جان ده‌ها هزار نفر را به خطر انداخت و در نتیجه تعدادی از مردم بی‌‌گناه جان باختند و تعدادی با صدمات بسیار شدیدی روبرو شدند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی دفتر شعر اسیر

بسیار ضعیف، مبتدی و به شدت خسته و کسل کننده!
اسیر، نخستین دفترشعر از فروغ است که در سال ۱۳۳۱ منتشر گردیده است.
نوشتم «دفترشعر» اما شما بخوانید «چرک‌‌نویس»!

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی کتاب مرز

جذاب، هیجان‌انگیز و دوست داشتنی.
نخستین کمیکِ ایرانی بود که خواندم و حقیقتا از تماشای نقاشی‌ها و خواندن داستانش لذت بردم.
کاش دفترهای بعدیش هم منتشر شده بود که ادامه‌اش را می‌خواندم و بلافاصله پس از اتمام دفتر نخست، خماری‌اش به جانم نمی‌افتاد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، بررسی و خلاصه رمان تماما مخصوص

وقتی ستاره‌ای خاموش شود، یک نفر می‌میرد.

عباس‌آقای معروفی، برای ما ساکنینِ دنیای کتاب‌ها نیاز به معرفی ندارد، همان‌ست که همیشه بوده، هست و خواهد بود، و قلم و تکنیک داستان‌نویسی‌‌اش، امضای همیشگیِ پررنگ او به حساب می‌آید.
تماما مخصوص، حاصلِ هفت سال تنهاییِ عباس‌آقاست. هفت سال بین سال‌های ۲۰۰۲ لغایت ۲۰۰۹ میلادی.
عباس آقا در وصف تنهایی در بخشی از کتاب می‌نویسد:
"خیلی‌ها فکر می‌کنند سلامتی بزرگ‌ترین نعمت است، ولی سخت در اشتباه‌اند. وقتی سالم باشی و در تنهایی پرپر بزنی، آنی مرض می‌گیری، بدترین نحوست‌ها می‌آید سراغت، غم از در و دیوارت می‌بارد،‌کپک می‌زنی. کاش مریض باشی ولی تنها نباشی."

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی دفتر شعر دیوار

دوستش نداشتم.
دیوار، دومین دفترشعر فروغ است که در سال ۱۳۳۵ منتشر گردیده است.
همانند روندی که از دفترشعر پنجم به سمت سوم طی نمودم، این بار هم فروغ برای من بسیار ضعیف‌تر از دفترشعرهای قبلی بود و عملا نه می‌توانم اسم این قطعات را شعر بگذارم، نه می‌توانم دوستش داشته باشم و نه اصلا برای من جذابیتی داشت. 

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.