امروز: چهارشنبه، 17 اردیبهشت 1404

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

معرفی و بررسی داستان کوتاه هنرمند گرسنگی

کافکا یک نابغه است. 
نه برای آن‌که من می‌گویم و نه برای آن‌که عالیجناب کوندرا بارها و بارها به شکلی باشکوه او را ستایش می‌کند. او هیچ نیازی به معرفی و تحسین ما ندارد و نبوغش را به سادگی می‌توان در داستان‌های کوتاه و بلندش دید. به سال ۱۹۲۴ این داستان کوتاه را نوشت: هنرمند گرسنگی. بسیار کوتاه است و می‌توانید در یک سفر درون مترو آن را به پایان رسانید اما عمق داستانش آن‌قدر زیاد است که باید مراقب باشید از ایستگاه مقصد عبور نکنید. 
کافکا همان کافکای همیشگی‌ست. 
اصلا مگر می‌شود کافکا گونه‌ی دیگری باشد؟

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، بررسی و خلاصه رمان قصر

کافکای عزیزم... از دوستانم پوشیده نیست که کافکا یکی از نویسنده‌ها محبوب من است، و این علاقه نه فقط برای قلم و سبک نوشتارش، بلکه به خاطر نوع دنیایی‌ست که در آن زندگی کرده‌ایم... دنیایی که در آن هر چه جستجو کردیم، رنگی جز سیاه ندیدیم.
قصر آخرین رمان کافکاست. شخصیت اول داستان  همانند رمان «محاکمه»‌ شخص کارمندی‌ست به نام ک (همان حرف K در انگلیسی). این رمان اثری نیست که خواننده‌ بدون شناخت شخصیت نویسنده به سراغش بیاید و چیزی از آن کسب کند، معتقدم اگر چنین کاری انجام دهد: تمام برداشت‌هایش از داستان انحرافی و اشتباه خواهد بود. به همین جهت به دوستانی که هنوز از کافکا چیزی نخوانده‌اند، پیشنهاد می‌کنم خواندن او را با عناوین دیگر آغاز کنند و پس از شناختِ قلم و سبک نوشتارش، و البته شخصیتش در دنیای واقعی به سراغ این کتاب بیایند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.