امروز: شنبه، 25 اسفند 1403

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

معرفی، بررسی و خلاصه‌ رمان ابشالوم ابشالوم

خانم ها و آقایان، این شما و این هم بهترین کتابی که تا به امروز خوانده‌ام.
سوال ده میلیونی این است:
اگر آنچه در این کتاب خواندم ادبیات نام دارد، پس محتوای کتاب‌هایی که پیش از این خوانده‌ام چه نام دارد؟ بر کسی پوشیده نیست که ویلیام فاکنر نویسنده‌ی مورد علاقه‌ی من است. او را به خاطر نبوغ، خلاقیت و تسلط کامل بر ادبیات تحسین می‌کنم اما علاقه‌ی من هیچ ارتباطی با تعاریف من از او ندارد چون او یکی از سلاطین انگشت‌شمار ادبیات جهان است و آثارش نیازی به تعریف، تمجید یا معرفی من ندارند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، خلاصه و بررسی رمان حریم

سنکتوعری یا به معنای فارسی «محراب» رمانی‌ست پر از جرم، جنایت و خشونت عریان.
پیش از هر حرفی عرض کنم که این رمان به سال ۱۳۶۷ در ایران توسط استادفرهاد غبرایی با عنوان «حریم» ترجمه و نهایتا توسط نشر نیلوفر چاپ و منتشر گردیده است. همچنین در سال ۱۳۷۲ برای مرتبه‌ی دوم و نهایتا در سال ۱۳۸۵ برای سومین و آخرین بار تجدید چاپ گردید و متاسفانه پس از آن مجوز چاپ مجدد دریافت نکرد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی داستان کوتاه خورشید شامگاهی

خورشید شامگاهی، داستانی‌ست کوتاه از قلب خشم و هیاهو.
راوی داستان کوئنتین (پسر آقای کامپسون) است، و با توجه به خودکشی او در خشم و هیاهو، طبیعتا وقایع را پیش از آن حادثه‌ی دردناک روایت می‌کند.
داستان بر می‌گردد به سال‌ها سال قبل: دورانی که بنجی هنوز توسط برادر جاه‌طلبش(جیسون) عقیم و به تیمارستانی در جکسون سپرده نشده بود... دورانی که کدی هنوز بوی درخت می‌داد... دورانی که جیسون هنوز آن‌قدر حریص نشده بود که برای جمع‌آوری پول، دست به هر کاری بزند... دورانی که کوئنتین هنوز آن ساعت خاص را از پدرش هدیه نگرفته بود... 
بله، ما در این داستان به دوران کودکی فرزندان آقای کامپسون سفر می‌کنیم.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی داستان کوتاه یک گل سرخ برای امیلی

پیش از خواندن فاکنر، کمربندهای خود را ببندید.
فاکنر را به تازگی کشف کرده‌ام و حال سومین نویسنده‌ی محبوب من است. شیوه‌ی روایتش را می‌پسندم و قلمش برایم جذابیت منحصربه‌فردی دارد. فاکنر همانند برخی نویسنده‌ها که اسلحه را به سوی خواننده می‌گیرند و برای شلیک ساعت‌ها با او لاس می‌زنند نیست... به خواننده فرصت فرار نمی‌دهد و در کسری از ثانیه درست به وسط پیشانی شلیک می‌کند و تمام. 

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.