امروز: جمعه، 24 اسفند 1403

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

معرفی، خلاصه و بررسی نمایشنامه بازرس

آقای گوگول، سمبه‌ی شما در ادبیات روسیه خیلی پرزور است.
پرتره، کالسکه و حالا بازرس. هر بار که به سراغ اثری از گوگول رفتم، من را با قلمش شگفت‌زده کرد. نبوغ و خلاقیت نویسنده در آثارش مشخص است و نامش را هم تریلی هجده چرخ نمی‌تواند به دوش بکشد، پس ایشان نیاز به تعریف و تمجید من ندارد. گوگول را باید خواند و دیگران را نیز دعوت به خواندنش کرد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، بررسی و خلاصه رمان مادراپور

آغازی هیجان‌انگیز، پرداختی حوصله سر بر و پایانی باشکوه.
بر کسی پوشیده نیست که روبر مرل به عنوان سلطان داستان‌نویسی، یکی از نویسنده‌های محبوب من است که بدون استثنا به سراغ هر رمانی از او می‌روم، من را شگفت‌زده می‌کند. از این تریبون از کتایون که در گذشته‌ی نه چندان دور، زمانی که جوان‌تر بودم، موجبات آشنایی من را با قلمش فراهم کرد تشکر و دستش را از راه دور به گرمی بفشارم.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، خلاصه و بررسی نمایشنامه سالومه

ماجرای «بریدن سر یحیی» منبع الهام نویسندگان بزرگی بوده است. 
سوای اسکار وایلد که در سال ۱۸۹۱ این نمایشنامه را نوشت و اشتراوس سال‌ها بعد در سال ۱۹۰۵ اپرایی از آن ترتیب داد، ماسنه، اپرایی به نام «هرودیا» در سال ۱۸۸۱ به روی صحنه برد، فلوبر در داستانی به نام «سالومه» در سال ۱۸۸۷ به آن پرداخت و زودرمن اثری به نام «آتش‌های یحیی» در سال ۱۸۹۷ از آن خلق کرد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، خلاصه و بررسی نمایشنامه اهمیت ارنست بودن

هشدار به خواننده‌ی فارسی‌ زبان:
ترجمه‌ی فارسی این نمایشنامه که با عنوان «اهمیت ارنست بودن» توسط آقای «ایوب آقاخانی» به فارسی برگردان و نهایتا توسط نشر «آسمون ریسمون» چاپ و منتشر گردیده است، به معنی واقعی کلمه یک «ریدمان ادبی‌» به حساب می‌آید. به هنگام مطالعه‌ی متن اصلی نمایشنامه، به طور دقیق ترجمه‌ی فارسی را مورد تطبیق قرار دادم. بخش‌هایی از این نمایشنامه مورد سانسور احمقانه واقع گشته که صحبت تکراری از سانسور و سانسورچی دیگر حال من را به هم می‌زند، اما از آن بدتر... مترجم از میان باقی‌مانده‌ی متن پس از سانسور جاهلانه، این بار خود وارد عمل شده و اثر را با حذف قسمت‌هایی که زیبایی‌های قلم نویسنده را به رخ ما می‌کشید، اثر را به شکلی فارسی‌سازی کرده که گویی داستانی از مرحوم جمالزاده می‌خوانیم و نه اسکار وایلد! بنابراین، این بار نیز خواننده‌ی فارسی زبان را به خواندن متن اصلی ارجاع می‌دهم.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، خلاصه و بررسی نمایشنامه کرگدن

کرگدن یک نمایشنامه‌ی ساده نیست. 
اوژین یونسکو در این اثر، دنیایی را وصف کرده که مردم در آن با تمامی اختلافات اعم از نوع زندگی، فکر، عقیده و ... با منافع مشترکی که برای آن‌ها مناسب نیست به یک گله می‌پیوندند. در دنیای یونسکو، اصول آدمی رها شده و هیچ‌یک از این اصول که زمانی مردمانش تحت هیچ شرایطی حاضر نمی‌شدند به آن‌ها پشت کنند دیگر توان نفوذ در پوست کلفت کرگدن را نداشته و در نتیجه تمام آن ایدئولوژی‌ها بر باد می‌رود. کرگدن مناسب تمام سنین نیست. البته منظور من به طور مشخص به توان خواننده از سنی به بعد به جهت بررسی امور پرداخته شده در اثر است، وگرنه یک کودک نیز می‌تواند آن‌را خوانده و حین خواندنش بخندد و پس از پایان هم چیزی جز نام کرگدن در ذهنش باقی نماند.

هسته‌ی داستان کرگدن برای من غریبه نبود.
مسخ شدن انسان را به زیبایی هرچه تمام‌تر در شاهکار کافکای عزیزم، و همچنین مواجهه‌ی انسان با تسخیر این دنیا توسط موجودات دیگر را در شاهکار آقای «کارل چابک» تحت عنوان «جنگ با بزمجه‌ها» و همچنین نمونه‌ی کوچکتر آن‌را در «شهر گربه‌ها» از موراکامی عزیزم خوانده بودم. هر بار که فکر می‌کنم، می‌بینم هیچ موجودی به خودخواهی، طمع‌کاری و قدرت‌طلبی انسان در این دنیا زندگی نمی‌کند و حاضر است برای بقای خود دست به هر اقدام بزند حتی اگر آن‌ اقدام برخلاف اصول و ایدئولوژی‌هایی باشد که خود برای آن‌ها تا پای جان می‌جنگد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، خلاصه و بررسی رمان کتاب خنده و فراموشی

رمان چیست؟
این سوال را پرسیدم چون وقتی مطالعه‌ی کتاب را به پایان رساندم، مطابق رویه‌ی همیشگی خود به سراغ ریویوهایی که دوستانم در گودریدز برای کتاب می‌نویسند مراجعه نمودم. بیش از هشتاد درصد از دوستان ایرانی من که تنها به سانسور و اینکه مترجم ایرانی چهار فصل از هفت فصل کتاب را ترجمه کرده اشاره نموده‌اند و باقی عزیزان هم به اینکه این کتاب اصلا رمان نیست و مجموعه‌ی داستان کوتاه است. باور کردنی نیست، اما همین!

سوال مهم این است که حقیقتا رمان چیست؟
آیا رمان، داستان است؟ یک رمان باید موضوعات عاشقانه و دراماتیک داشته باشد؟ من فکر می‌کنم در بخشی از ذهن مردم، خاصه جامعه‌ی کتاب‌خوان این چنین شکل گرفته که وقایع در یک رمان باید حول محور یک شخص باشد و ما سلسله رویدادهایی از نوع عاطفی و احساسی را در آن بخوانیم، اما از نظر من این محدود کردن نادانسته‌ی ادبیات و دست‌کم گرفتن ظرفیت‌های غنی آن در زندگی روزمره‌ی انسان‌هاست.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی نمایشنامه اتللو اثر ویلیام شکسپیر

حسد دیوی‌ است که از خود مایه می‌گیرد و از خود می‌زاید.

از شکسپیر گفتن، حقیقتا حرف اضافه زدن است. او و آثارش نه نیاز به معرفی من دارد و نه نیاز به تعریف یا تمجید من.  حقیر در گذشته‌ی نه چندان دور، خواندن شکسپیر را با خونین‌ترین نمایشنامه‌ی او یعنی «تیتوس آندرونیکوس» آغاز نمودم، در ادامه «هملت» و «مکبث» را از او خوانده و امروز نیز توفیق به پایان رساندن یکی از آثار قوی او را داشتم. در وصف قلم نویسنده چیزی جز تمجید و ستایش برای گفتن ندارم و اما اگر شخصی از من بپرسد که اصولا خواندن تراژدی‌ها در این دوره و زمانه چه سودی برای ما دارد و چرا باید آن‌ها را خواند... ارجاع‌شان می‌دهم به مقدمه‌ای که استاد «شاهرخ مسکوب» در ابتدای کتاب «افسانه‌های تبای» برای ما به یادگار گذاشته است. 

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی دکتر لویی فردینان سلین از زبان کورت ونه گات

امروز کتاب شمال اثر دکتر لویی فردینان اوگوسته دتوش ملقب به سلین را جهت مطالعه به دست گرفتم. این کتاب نسخه‌ای تقریبا قدیمی و چاپ نشر پنگوئن است که در ابتدای آن مقدمه‌ای به قلم کورت ونه گات جونیور(نویسنده‌ی آمریکایی) قرار گرفته است. پیشتر اطلاعاتی از نویسنده‌ی محبوبم داشتم اما مطالعه‌ی این مقدمه اطلاعات جدید و جالبی برای من در پی داشت که با توجه به اطلاعم از علاقه‌ی بسیاری از کتاب‌دوستان ایرانی به دکتر سلین، لازم به اشتراک این بخش دیدم.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، بررسی و خلاصه‌ی رمان پناهگاه زمان

این قافله عمر عجب می‌گذرد، دریاب دمی که با طرب می‌گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری، پیش آر پیاله را که شب می‌گذرد
-خیام-

گفتار اندر ستایش دوست
پیش از آن‌که بگویم در پناهگاه زمان چه خبر است، از «شیده میراشرفی»، دوست خوب و کتاب‌دوستم بابت معرفی، ترغیب و تشویق به مطالعه‌ی این رمان تشکر می‌کنم و ضمن آرزوی بهترین‌ها برای او، از آن‌جایی که اقدام به نوشتن ریویوی فارسی برای این کتاب ننموده، نخستین ریوی فارسی را برایش می‌نویسم.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، بررسی و خلاصه رمان کتاب‌خواران

با استعانت از شیاطین، شروع به انشاء نخستین ریویوی فارسی برای این رمان دوست‌داشتنی می‌نمایم. کتاب‌خواران رمانی‌ست با موضوع جذاب و پرداختی خوب در سبک فانتزی به قلم خانم سونی دین، که خواندنش را به دوستان کتاب‌خوارم پیشنهاد می‌کنم.

پیش از ورود مختصر به داستان جهت معرفی این رمان، نیکوست از آلاله ارجمندی نام ببرم. دوست مهربان و مترجم با کردار حرفه‌ای رمان‌های فانتزی و شیرینِ «مرگ ناکار» و «زندگی من در آکواریوم»، که  طراحی جلد، شیرینی، روانی متن و سبک روایت کتاب‌خواران، من را به یاد او انداخت. بنابراین از آن‌جایی که کتاب‌خواران در ایران ترجمه و چاپ نگردیده، از این تریبون استفاده و ضمن دعوت اختصاصی‌ش به خواندن این کتاب، او را تحریک و ترغیب به ترجمه‌ی این اثر می‌نمایم. 

و اما در کتاب‌خواران چه خبر است...

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.