امروز: چهارشنبه، 17 اردیبهشت 1404

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

معرفی و خلاصه رمان جزیره

انسان برای آویختن به ریسمان زندگی، چه عذاب‌هایی که به خود نمی‌دهد!

پیش از هر حرفی اعتراف می‌کنم با این‌که قلعه‌ مالویل، ششمین کتاب محبوبم بود اما جزیره جایش را در قلبم گرفت.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی رمان مرگ آرام

"اشک چشمش را دیدم و رنج بردم. 
کاش می‌شد بدون ناراحتی نفس تمام شود."

کتاب به این کوچکی چه دردی داشت!
اضطراب از مرگ تنها به مربوط به ترس از مرگ خود نمی‌شود. گاهی طبق نظریه اپیکور به این حد از آگاهی می‌رسیم که پس از مرگ دیگر چیزی نیست که نگران‌مان کند و تنها اضطراب‌مان مربوط می‌شود به مرگ عزیزان‌مان.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان هویت

می‌بینید؟ کسی که دوستش دارید ناپدید می‌شود و شما هرگز نخواهید فهمید که بر سر او چه آمده است! انسان دیوانه می‌شود!

هشدار
از طریق دوستم که به تازگی هویت را مطالعه نموده از موضوع مهمی اطلاع یافتم و پس از بررسی فصولی که به آن اشاره نموده بود، به یقین رسیدم: دکترپرویز همایون‌پور(مترجم) با پدرسوخته بازی، فصل هفدهم کتاب را به طور کامل حذف و فصل شانزدهم را برای فریب خواننده‌ی ایرانی به دو بخش تقسیم نموده تا تعداد فصول کتاب، همچنان مانند کتاب اصلی ۵۱ فصل باقی بماند. ضمنا بخش‌های زیادی از فصول ۲۴ و ۲۷ نیز مورد سانسور بی‌رحمانه قرار گرفته است. به همین جهت به خواننده‌ی ایرانی پیشنهاد می‌نمایم که کلا دست از خواندن ترجمه‌ی فارسی آثار کوندرا برداشته و به متن انگلیسی پناه ببرد. فایل ای‌پاب کتاب را نیز آپلود خواهم نمود و با هشتگ عنوان کتاب آن‌را پیدا خواهید کرد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه نمایشنامه کالیگولا

ضیافت آشتی‌کنان من با کامو به صرف ماکارون و شاتو دیکم.
عجب نمایشنامه‌ای بود!!!
کالیگولا قیصر روم است و هرچند در ابتدای فرمانروایی‌اش انسانی عادل و هوشمند بود، به تدریج قدرت شخصیتش را تغییر می‌دهد و زندگی‌ عادی او را ارضا نمی‌کند تا این‌که هوس دست یافتن به ناممکن‌‌ها می‌کند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان اتاقی از آن خود

به به، چه کتابی، چه نویسنده‌ی عاقل و فهمیده‌ای...
برعکس تمام فمینیست‌های دیوانه‌ی کله‌خرابی که در این سال‌ها دیده‌ام و تمام فکر و ذکرشان نمایش نوک پستان، داشتن موی زیر بغل و لخت به خیابان آمدن بود و هست، نویسنده با همین کتاب کوچک تمام نابرابری‌های جنسی را که در جامعه‌ی خود رویت کرد را به بهترین شکل ممکن با آثار روحی و روانی‌ش به خواننده عرضه می‌‌دارد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی داستان رودخانه تیمز

بخاطر عنوان داستان و از آنجایی که این روزها در جوار این رود زندگی می‌کنم به سراغ این داستان آمدم. 
خواندنش کمتر از ۱۰ دقیقه زمان برد، اما حقیقت اینه که نه باهاش ارتباط برقرار کردم و نه پس از خواندنش چیزی به من اضافه کرد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان در سایه دوشیزگان شکوفا

همان‌طوری بود، که جلد نخست بود!  
باید نظر خود در مورد جلد نخست را عینا تکرار کنم:
"با اختلاف فراوان، خسته‌کننده‌ترین کتابی بود که خواندمش. هیچ علاقه و رمقی به جهت خواندنش نمی‌یافتم و به نوعی شوق مطالعه را هم از من گرفت"
و ضمنا از آن‌جایی که به تازگی پس از مدت‌ها به دنیای کتاب‌ها برگشته‌ام، حالا حالاها به سراغ جلد سوم نخواهم رفت... شاید هیچ‌وقت... نمی‌دانم... چون کسی از آینده خبر ندارد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان همه می‌میرند

برای من، هیچ هدیه‌ی تولدی به اندازه‌ی کتابی که به دلم بنشیند عزیز نیست. از عارفه‌ی عزیز جهت این هدیه‌ی دوست‌داشتنی تشکر می‌کنم و امیدوارم هرجا که هست لبخند مهمان‌ لب‌هایش باشد.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی و خلاصه رمان بانوی میزبان

چقدر دلش می‌خواست برای اولین بار در زندگی بگوید: «سلام، روزت بخیر، عزیز دلم!

گفتار اندر توصیف کتاب
نمی‌دانم چه حکایتی‌ست که هرچه نوول‌های تولستوی برایم مانند عسل شیرین است، رمان‌هایش خسته‌ و کسل‌کننده و در مقابل در مورد داستایفسکی هرچه رمان‌هایش شیرین مانند عسل، نوول‌هایش خسته‌ و کسل کننده!

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.