معرفی، خلاصه و بررسی رمان شرق بهشت
شرق بهشت همانند صدسال تنهایی و خشم و هیاهو، به معنی واقعی کلمه زندگی بود.
حدودا سه ماه قبل بود که حین خواندن خشم و هیاهو، توسط عالیجناب فاکنر به استاینبک لینک شدم. پیش از این کتاب دو فسقلی به نامهای «مروارید» و «موشها و آدمها» را از او خواندم. فسقلیهایش را دوست داشتم اما وقتی این کتاب را خریدم، شدیدا نگران بودم که رمانی با ششصد صفحه آنهم به زبان انگلیسی، آنی نباشد که باید باشد، اما بود... بهتر که نه، فراتر از انتظارم و حتی چند لول بالاتر از فسقلیهایش بود.
شرق بهشت نیز مانند آن دو فسقلی با توصیفهایی بکر از موقعیت جغرافیایی داستان آغاز شد. توصیفهایی که نه تنها خسته کننده نیستند، بلکه خواننده له له میزند که هر چه میخواند را سرچ کند و با چشم ببیند. رمانی با چهارچوب قوی و استحکامی کمنظیر از ابتدا تا پایان.
لطفا برای خواندن ادامهی متن بر روی دکمهی «ادامه مطلب» کلیک کنید.