برای آنچه در سال ۲۰۲۳ در دنیای کتابها گذراندم ویدئویی ساخته و در یوتیوب آپلود کردهام. در صورت علاقه میتوانید آن را تماشا نمایید:
پیش از هر حرفی به سال گذشته در چنین روزی سفر، و به هدفی که برای امسال نوشته بودم نگاهی میاندازم:
" برنامهام برای سال ۲۰۲۳:
۱-از قلم جادویی سلمان رشدی باز هم لذت ببرم.
۲-اروین یالوم را دنبال کنم، چون حالا میدانم حرف پوچ نمیزند.
۳-از نویسندههایی که با قلمشان آشنا شدم و سرشان به تنشان میارزد باز هم بخوانم و لذت ببرم.
۴-به لیست کتابهای در انتظارم سر بزنم و آن را مورد بازنگری تمام عیار قرار بدهم.
۵-ویلیام فاکنر را کشف کردم، حالا وقتش است در سال جدید به خواندن نویسندهای که علاقه دارم بپردازم.
۶-در مورد نوشتن کتاب بخوانم و سعی کن در کلاسهایش شرکت کنم.
۷-در مورد ترجمه، سعی کنم نوشتن به فارسی را به کمک کتابهای ویرایش و نگارش خوب بیاموزم و سعی کنم کار ترجمه را از پایه آغاز کنم، چون ترجمه فقط تسلط به انگلیسی نیست، یک مترجم باید پیش از هر چیزی به زبان و ادبیات خود مسلط باشد."
حالا یک بررسی کنم تا ببینم چه کردم با این اهداف:
-در خصوص بند اول عالی عمل کردم. کتابهای خفنی چون «شرم» و «آیات شیطانی» را خواندم و ضمن لذت بردن از یک نویسندهی خلاق و توانا، با قلم جادویی عموسلمان بیش از پیش آشنا شدم.
-شوربختانه برای بند دوم هیچ قدمی بر نداشتم، امیدوارم شرایط مهیا باشد تا در سال آینده دستکم یک یا دو کتاب از استاد بخوانم.
-در خصوص بند سوم از خودم راضی هستم. سال گذشته با نویسندههای به نامی چون عالیجناب کوندرا، شکسپیر، استاینبک و جویس آشنا شده بودم که امسال به نوشتههای آنها حملهور شدم که تعدادی از آثار با ارزششان را مطالعه کردم.
-در مورد بند چهارم همان ابتدای سال کاری را که لازم بود انجام دادم. این تغییرات باعث شد به میزان بسیار زیادی از ادبیات روس فاصله بگیریم و به ادبیات امریکا به خصوص امریکای شمالی نزدیک شوم که عالیجناب فاکنر تاثیر بسیار زیادی در علاقهمند کردن من به ادبیات امریکا داشت.
-در خصوص بند پنجم به نظرم موفق بودم اما آنقدر عاشق قلم، شخصیت و تفکرات فاکنر شدم که سال ۲۰۲۴ را میخواهم سال او و یوسا نامگذاری کنم و آثارشان را شخم بزنم. امسال کتابهایی نظیر «یک گل سرخ برای امیلی، آتشسوزی انبار، سپتامبر خشک، خورشید شامگاهی، حریم، درخت آرزوها، برخیز ای موسی، و گل سرسبد آثار او اشلوم ابشلوم» را مطالعه کردم.
-در خصوص بند ششم مطالعات زیادی انجام دادم. در کلاسی شرکت نکردم اما نشستم و نخستین رمان خود را نوشتم. «بازی خون» را دو بار بازبینی کردم و با بازخوردی که از چند ناشر و سه خوانندهی مورد اعتماد گرفتم تصمیم به آن گرفتم که عجله نکنم و در یک بازنویسی عمیق، داستان را به سوم شخص تبدیل کنم و عمق بیشتری به داستان بدهم.
-و نهایتا آخرین هدف را رها کردم. متوجه شدم علاقهای به ترجمه ندارم و وقتی انسان به کاری علاقه نداشته باشد، حتی اگر چند بار در انجامش موفق شود، کار و موفقیتش ادامهدار نخواهد بود و خیلی زود از آن خسته خواهد شد.
در سال ۲۰۲۳ موفق شدم ۸۱ کتاب را مطالعه کنم.
هفت کتاب کودک خواندم و کودک درونم را ارضا کردم. هشت نمایشنامه خواندم و از خواندن آنها لذت بردم و ضمنا با نویسندهی بسیار خلاق و توانایی به نام «مک دونا» آشنا شدم. نوزده داستان کوتاه و شش مجموعهی داستان کوتاه خواندم که مهمترین این مجموعهها، «دوبلینیها» اثر جیمز جویس بود. پنج ناداستان خواندم که زیباترین آنها، دفتر شعر «تاسیان» از پدربزرگ مهربان و مهمترین آنها «شناخت فاشیست» از استاد فرهیخته، اومبرتو اکو بود. کتابی تصویری به نام «رسیدن». نهایتا همانطور که قابل پیشبینی بود، بخش عمدهی مطالعات من به رمانها اختصاص داشت. جایی که ۳۵ رمان مطالعه کردم که در بین این کتابها، عناوینی وجود دارند که حروفشان را تریلی نمیتواند یدک بکشد:
ابشلوم ابشلوم، گفتگو در کاتدرال، شرق بهشت، آنک نام گل، قصر و آواز پیامبر.
در سالی که گذشت تجربهی همخوانی نیز داشتم. با شقایق عزیز و دوستداشتنی، مجموعهی گورستان کتابهای فراموش شده را از ثافون خواندیم و در اتاق شماره ۶ به همراه کتی، شیوا و شقایق، خوشههای خشم استاین بک را خواندیم. من به طور کل آدمی نیستم که اهل همخوانی باشم اما بدم نمیآید در سال آینده، «جنگ آخر زمان» از عالیجناب یوسا را با دوستانم همخوانی کنم.
و اما اهدافم برای سال ۲۰۲۴:
۱- شخم زدن و بلعیدن آثار عالیجنابان یوسا و کوندرا
۲-ادامهی لذت در آثار عالیجناب فاکنر
۳-نوشتن، نوشتن و باز هم نوشتن تا بهتر شدن
۴-تولید با کیفیت، هدفمند و منظم محتوای ویدئویی در یوتوب که در روزهای اخیر استارت آن را زدهام.
سهیل خورسند - ۱۴۰۲