امروز: شنبه، 25 اسفند 1403

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

07/9 1403

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد اثر فروغ فرخزاد

چگونه می‌شود به آن کسی که می‌رود اینسان
صبور،
سنگین،
سرگردان،
فرمان ایست داد؟!

آه فروغ و امان از دل پر درد...
نخستین دفترشعری بود که از فروغ می‌خواندم و  صدالبته آخرین دفترشعری که از فروغ برای ما بجا مانده است.
از نخستین شعر این دفتر که نام دفتر نیز از آن گرفته شده، حقیقتا خوشم آمد و نه یکبار و نه دوبار و سه بار، بلکه چند بار خواندم و چند بار هم با صدای خود فروغ با جان و دل به آن گوش سپردم اما اعتراف می‌کنم سایر اشعار این دفتر من را جذب خود نکرد!

فروغ شاعری‌ بود که دردهای سیاسی و اجتماعی دوران خود را می‌‌شناخت و به آنان تسلط داشت و همانطور که خود گفت:
"من راز فصل‌ها را می‌دانم و حرف لحظه‌ها را می‌فهمم"

و آنان را با زبانی که خود بلد بود یعنی شعر فریاد می‌کشید. 
حقیر دست دوستی(آسا) که باعث شد به سراغ فروغ بیایم را از راه دور به محکمی می‌فشارم.

کارنامه
طبق استانداردی که برای نمره دادن به آثار برای خود خلق نموده‌ام، دفتر شعر را همانند مجموعه‌ی داستان‌های کوتاه در نظر می‌گیرم و به هر شعر نمره‌ای جداگانه به شرح زیر تخصیص می‌دهم:
«ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد (۵ستاره)، بعد از تو (۳ستاره)، پنجره (۳ستاره)، دلم برای باغچه می‌سوزد‌ (۳ستاره)، کسی که مثل هیچ‌کس نیست (۴ستاره)، تنها صداست که می‌ماند (۱ستاره)، پرنده مردنی است (۲ستاره)» 
که مساوی‌ست با ۲۱ ستاره برای ۷شعر و نهایتا میانگین آن یعنی ۳ ستاره را برای این دفتر منظور می‌نمایم.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود