09/15
1403
جشن فرخنده اثر جلال آل احمد
پس از «لاک صورتی» این دومین داستان کوتاهیست که در هفتهی اخیر از جلال آلاحمد خواندم. نمیفهمم چرا داستانهایش نتیجهای ندارند؟!
حقیقت اینه که داستان کوتاه ماهیتش مشخصه، و از اسمش هم همانطور که مشخصه کوتاهه، اما یک داستان کوتاه نیز استانداردهایی از جمله: موضوع خوب، شروع خوب، پرداخت قابل قبول و مفهوم یا نتیجهی خوب باید داشته باشد وگرنه میشود یک چرکنویس یا در بهترین حالت انشا.
در این داستان باز هم آلاحمد جامعهی مردسالار را مورد انتقاد قرار داد. داستان با محوریت جشن آزادی زنان در جامعه آغاز میشود و عکسالعمل یک آخوند نسبت به دعوت خود و همسرش به این جشن و... خب، آقای آلاحمد شما همانند داستان لاک صورتی، سرکوب حقوق زنان را مورد انتقاد قرار دادی، اما نتیجهات کو؟ فرهنگ سازیات کو؟ خب اصلا برای چه نوشتی؟