امروز: یکشنبه، 26 اسفند 1403

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

09/19 1403

تونل اثر ارنستو ساباتو

تونل؟! ذهنی‌ست بیمار که وهم و هذیان آفرید.
«خوان پابلو کاستل» شخصیت اول کتاب برای من زنده و واقعی بود اما خواندن چند فصلِ نخست از کتاب برایم کافی بود تا ذهنم در مورد طبیعی بودن برخی رویدادها به شک و تردید بیفتد و تقریبا در اواخر کتاب بدین نتیجه رسیدم که «ماریا» شخصیت دوم کتاب، یک زنِ زنده و واقعی نیست و «اثیری» است.
نوشتم آنچه که در ذهن کاستل رخ می‌داد «زنده» بود، چون خودِ خودِ زندگی واقعی بود، با همه‌ی زشتی‌ها، شک‌ها، ملالت‌ها و ... که ممکن است هر کدام از ما با آن روبرو شویم.
اما...
نوشتم ماریا یک زنِ اثیری‌ست، چون در چنین داستانی حتی یک میلیون‌ام درصد احتمال ندارد همه چیز به درستی چیده شده باشد و همانطور که خود نویسنده در جایی از کتاب نوشت:
“حقیقت تقریبا هیچ‌وقت ساده نیست، و اگر چیزی بیش از حد واضح و آشکار به نظر می‌رسد، اگر عملی به ظاهر از منطق ساده‌ای پیروی کند، معمولا انگیزه‌های پیچیده‌ای پشت سر آن هست.”

تونل را ستایش نمی‌کنم اما...
برای تمجدید از این کتاب نیازی به ستایش‌ها و تعریف‌های اشخاصی به نام، همچون: کامو، مان و ... ندارم، اصولا من توجهی به تفسیرهای بقیه ندارم، که اگر این تفسیرها را پر اهمیت می‌دانستم نیازی به خواندن کتاب نمی‌دیدم و به خواندن پیرنگی از کتاب به قلم آن عده اکتفا می‌کردم و در وقت گرانبهای خود صرفه‌جویی می‌کرد اما به عنوان اولین کتابی که از ساباتو خواندم، از آن لذت بردم و قدرت قلمش برایم به اثبات رسید.

نقل‌قول نامه
“وقتی مشهور باشی، فروتنی برایت آسان است.”

“آدم وقتی بزرگ می‌شود می‌فهمد که مرک نه تنها قابل تحمل بلکه آرامش‌بخش است.”

“در سیاره‌ای که میلیون‌ها سال است با شتاب به سوی فراموشی می‌رود، ما در میان غم زاده شده‌ایم، بزرگ می‌شویم، تلاش و تقلا می‌کنیم، بیمار می‌شویم، رنج می‌بریم، سبب رنج دیگران می‌شویم، گریه و مویه می‌کنیم، می‌میریم، دیگران هم می‌میرند، و موجودات دیگری به دنیا می‌آیند تا این کمدیِ بی‌معنی را از سر گیرند.”

“حقیقت تقریبا هیچ‌وقت ساده نیست، و اگر چیزی بیش از حد واضح و آشکار به نظر می‌رسد، اگر عملی به ظاهر از منطق ساده‌ای پیروی کند، معمولا انگیزه‌های پیچیده‌ای پشت سر آن هست.”

"انسان از روی ناچاری به زندگی می‌چسبد و سرانجام ترجیح می‌دهد که نقصان‌های زندگی، رنج و درد و پستی آن را تحمل کند و به اتکای اراده تن به گریز از این سراب را ندهد."

"نامه‌های مهم را باید دست کم یک روز نگه‌داشت، تا وقتی همه‌ی نتایج را بتوان به دقت سبک و سنگین کرد."

"شادی با غم آمیخته است."

کارنامه
کشش کتاب به اندازه‌ای بود که در اوجِ شلوغی و شلختگی‌های روزمره‌ی زندگی، در کمتر از ۲۴ ساعت آن را بلعیدم اما برای نمره دادن به این کتاب، ذهنم بین چهار و یا پنج ستاره به شدت درگیر شده!!!
طبیعی‌ست برای نویسنده‌ای که اولین کتاب را از او خوانده‌ام، هیچ لطف و ارفاقی در کار نیست، پس چهارستاره را برایش منظور می‌نمایم.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود