امروز: شنبه، 25 اسفند 1403

زندگی یک جغد ایرانی در دنیای کتاب‌ها

معرفی داستان کوتاه زنی که مردش را گم کرد

خونه بابا نون و انجیل، خونه شوور چوغ و رنجیل، ایشالا مبارک‌ بادا...

تاریخ به ما می‌گوید ۹۹.۹۹٪ مسائل با ایشالا ماشالا گفتن درست نمی‌شود.

"زرین کلاه شنیده بود بچه میخ میان قیچی است!"
حرف مفت شنیده بود، در قدیم با جهالت و اکنون با حماقت و خودخواهی برخی فکر می‌کنند با پس انداختن بچه‌ می‌توانند به زندگی مزخرف خود استحکام بخشند و ‌آن را حفظ کنند.

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.



معرفی، بررسی و خلاصه رمان آس و پاس‌ در پاریس و لندن

شب‌ها گاهی به آسمان خیره می‌شوم و نمایش ستاره‌ها را تماشا می‌کنم، چون مجبور نیستم بابت تماشای آن‌ها پولی پرداخت کنم.

اورول آدم گشنه و بی‌کس و کاری نبود. از پدری انگلیسی و کارمند در هند، و مادری از تبار فرانسه، دیده به جهان گشود. تحصیل نمود و پس از اتمام تحصیلات به شغل پدری یعنی کارمندی پرداخت. کارمند خوبی بود و از درآمد خوبی نیز برخوردار بود اما همیشه دغدغه و نگرانی‌اش شکاف طبقاتی در جامعه بود. 
اورول همان‌طور که اکثر ما دو کتاب «مزرعه حیوانات» و «۱۹۸۴» را از او خواندهایم، با اندیشه‌ها و اصول کمونیسم مشکل داشت و راه حل این شکاف طبقاتی را کمونیسم نمی‌دانست، اما با معضلات جامعه‌ی سرمایه‌داری نیز سر سازگاری نداشت. 

لطفا برای خواندن ادامه‌ی متن بر روی دکمه‌ی «ادامه مطلب» کلیک کنید.